ببار ای باران ....


اشک اسمان

هرکی خوابه خوش به حالش ما به بیداری دچاریم...

ببار ای باران ،

ببار که غم از دلم رفتنی نیست،

اشکهای روی گونه ام دیدنی نیست.

ببار ای باران که این تنهایی تمام شدنی نیست،

آن لحظه های زیبا تکرار شدنی نیست.

ببار ای باران که شعر تلخ جدایی خواندنی نیست ،

غم تلخی که در سینه دارم فراموش شدنی نیست

.ببار که دلم گرفته است ،

چشمهایم از اشک ریختن خسته است.

ببار ای باران ،

که سکوت این لحظه ها با صدای تو و صدای گریه هایم شکسته شود،

دلم از غصه ها خالی شود

و لحظه هایم مثل همیشه بارانی شود.

ببار ای باران ،

آمدن تو مرا آرام میکند ،

قطره های تو مرا از چشمان غریبه ها پنهان میکند.

چه آمد بر سرم که اینگونه پریشانم ،

باور ندارم که اینگونه تنهایم .

چه آمد بر سرم که اینک آرزوی کسی را دارم که با من قدم بزند

در زیر قطره های باران،

درد دل کند با من در این حال و هوای دلگیر آسمان.

ببار ای باران که غم از دلم رفتنی نیست ،

هوای سرد قلبم گرم شدنی نیست.

راهم را گم کرده ام در کوچه پس کوچه های شهر

در این شب بارانی ،

کجا بروم،

من که سرپناهی را جز تو ندارم ای باران ،

در آغوش چه کسی آرام بگیرم من که هیچکس جز خدا را ندارم ای آسمان.

ببار ای باران ،

این آرامش ناخواسته ام را در زیر قطره های باوفایت از من نگیر ،

بی وفا نباش ،

ای باران با وفا تنها همین شب هوای مرا داشته باش .

همین شب..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:20 توسط باران| |


Power By: LoxBlog.Com